loading...
زندگی نامه حضرت محمد (ص)
حامد ملازهی بازدید : 100 پنجشنبه 03 اسفند 1391 نظرات (0)

 

صلح حديبية

كتاب: زندگانى حضرت محمد(ص) ص 490

نويسنده: احمد علی ملازهی

در ماه ذى قعده سال ششم بود كه رسول خدا(ص)در خواب ديد با يارانش به مكه رفته و به طواف خانه خدا و انجام مناسك عمره موفق گشته‏اند. پيغمبر اين خواب را براى اصحاب نقل كرده و وعده آن را به آنها داد و به دنبال آن از مسلمانان و قبايل اطراف مدينه دعوت كرد با او براى انجام عمره به سوى مكه حركت كنند.

قبايل مزبور بجز عده معدودى دعوت آن حضرت را نپذيرفتند و تنها همان مهاجر و انصار مدينه بودند كه اكثرا آماده حركت‏شدند و به همراه آن حضرت از مدينه بيرون رفتند.

همراهان آن حضرت را در اين سفر برخى هفتصد نفر و برخى يك هزار و چهارصد نفر نوشته‏اند.

پيغمبر اسلام مقدارى كه از مدينه بيرون رفت و به‏«ذى الحليفة‏» - كه اكنون به نام مسجدى كه در آنجا بنا شده به‏«مسجد شجره‏»معروف است - رسيد جامه احرام پوشيد و هفتاد شتر نيز كه همراه برداشته بود نشانه قربانى بر آنها زد و از جلو براند تا به افرادى كه خبر حركت او را به قريش مى‏رسانند بفهماند كه به قصد جنگ بيرون نيامده بلكه منظور او تنها انجام عمره و طواف خانه خداست.

پيغمبر اسلام و همراهان همچنان‏«لبيك‏»گويان تا«عسفان‏»كه نام جايى است در دو منزلى مكه پيش راندند و در آنجا به مردى بشير نام - كه از قبيله خزاعه بود برخورد و اوضاع را از او جويا شد و بشير در پاسخ آن حضرت عرض كرد: قريش كه‏از ركت‏شما مطلع شده‏اند براى جلوگيرى از شما همگى از شهر خارج شده و زن و بچه‏هاى خود را همراه آورده‏اند و سوگند ياد كرده‏اند تا نگذارند به هيچ قيمتى شما داخل مكه شويد و خالد بن وليد را با دويست نفر از جلو فرستاده تا خود نيز به دنبال او برسند و خالد با همراهان تا«كراع الغميم‏» (1) آمده‏اند.

پيغمبر فرمود: واى بر قريش كه هستى خود را در اين كينه توزيها از دست داده‏اند چه مى‏شد كه اينها از همان آغاز مرا با ساير قبايل عرب وا مى‏گذاردند تا اگر آنها بر من پيروز مى‏شدند مقصودشان حاصل مى‏شد، و اگر من بر آنها غالب مى‏شدم قريش اسلام را مى‏پذيرفتند اگر اين كار را هم نمى‏كردند با نيرو و قوه با من مى‏جنگيدند، اينها چه مى‏پندارند؟به خدا سوگند من در راه اين دينى كه خدا مرا بدان مبعوث فرموده آن قدر مى‏جنگم تا خدا آن را پيروز گرداند يا جان خود را بر سر اين كار گذارده و كشته شوم!

به دنبال آن، رو به همراهان كرده فرمود: كيست تا ما را از راهى ببرد كه با قريش برخورد نكنيم؟

مردى از قبيله اسلم كه راههاى حجاز را خوب مى‏دانست پيش آمده و انجام اين كار را بر عهده گرفت‏سپس جلو افتاده و مهار شتر پيغمبر را به دست گرفت و از ميان دره‏ها و سنكلاخهاى سخت آنها را عبور داده و پس از اينكه راههاى دشوار و سختى را پشت‏سر گذاردند به فضاى باز و وسيعى رسيدند و همچنان تا«حديبيه‏»كه نام دهى است در نزديكى مكه - و فاصله آن تا مكه يك منزل راه بود - پيش رفتند.

در آنجا به گفته ابن اسحاق - ناگهان شتر از رفتن ايستاد و ديگر پيش نرفت. پيغمبر دانست كه در اين كار سرى است و از اين رو وقتى اصحاب گفتند: شتر وامانده و نمى‏تواند راه برود؟فرمود: نه، وانمانده بلكه آن كس كه فيل را از رفتن به سوى مكه بازداشت اين شتر را هم از حركت‏باز داشته است و من امروز هر پيشنهادى قريش بكنند كه داير بر مراعات جنبه خويشاوندى باشد مى‏پذيرم و به دنبال آن دستور داد همراهان پياده شوند و در آنجا منزل كنند. لشكر اسلام در آن سرزمين فرود آمد اما از نظر بى‏آبى رنج مى‏بردند و از اين رو به رسول خدا(ص)عرض كردند: در اين سرزمين آبى يافت نمى‏شود؟پيغمبر اسلام از تيردان چرمى خود، تيرى بيرون آورد و به براء بن عازب داد و فرمود: آن را در ته يكى از اين چاهها فرو بر، و او چنان كرد و به دنبال آن آب بسيارى از چاه خارج شد و همگى سيراب شدند.

رفت و آمد فرستادگان قريش و رد و بدل پيامهاى صلح

بقیه مطالب در ادامه مطلب

حامد ملازهی بازدید : 55 پنجشنبه 03 اسفند 1391 نظرات (0)

 

 

تازه داماد در آغوش شهادت :

در بين اجساد پاک شهيدان احد،جسدى ديده مى شد كه سند زنده فداكارى و جانبازى سربازان مسلمان بود. حنظله جوانى بود كه حدود بيست و چهار سال از عمرش گذشته و درست در همان شبى كه روز آن جنگ احد اتفاق افتاد، مقدمات ازدواجش فراهم شده بود.

رسول خدا(ص ) به اين جوان اجازه فرمود كه براى انجام ازدواج در مدينه بماند و سپس به مجاهدين بپيوندد.

در مهمانی كه به عنوان وليمه دامادى بر پا شده بود، گروهى از مسلمانان با اين كه عازم جنگ بودند، حضور يافتند و پس از صرف شام ، داماد را به حجله فرستادند و رفتند.

سحرگاه ، تازه عروس ، حنظله-داماد-را ديد كه زره مى پوشد و سلاح جنگ بر تن مى كند. اين عمل براى او عجيب و باور نكردنى بود. با حيرت پرسيد: مگر پیامبر خدا تو را از جنگ معاف نفرموده است؟

حنظله زير لب گفت:چرا.زن پرسيد: پس براى چه زره پوشيده و شمشير بسته اى؟گفت:مى خواهم به سپاه اسلام ملحق شوم . گفت : پس مرا به كه مى سپارى؟حنظله در حالی كه صدايش از ايمان محكم و تصميم قاطع او حكايت مى كرد، گفت : به خدا مى سپارم .

عروس براى منصرف ساختن حنظله به گريه و التماس و زارى متوسل شد. ولى اثرى در اراده داماد ننمود. در آخرين لحظات كه حنظله مى خواست قدم از اتاق بيرون بگذارد، زن گفت : لحظه اى صبر كن!آن گاه با شتاب از خانه بيرون جست و چند تن از همسايگان را با خود به خانه آورد و رو به شوهر خود كرد و گفت : در حضور اين چند نفر اقرار كن كه با من ازدواج كرده اى.حنظله گفت : اقرار مى كنم ولى منظور تو از اين اقرار چيست ؟

عروس در حالى كه گريه راه گلويش را گرفته بود، رو به حضار كرد و گفت : ديشب در خواب ديدم كه درهاى آسمان باز شد و حنظله به سوى بالا پرواز كرد و از نظرم ناپديد گرديد. من مى دانم كه شوهرم از اين جنگ برنخواهد گشت . خواستم شما گواه باشيد كه اگر فرزندى از من به وجود آمد، به شوهرم حنظله متعلق خواهد بود.

اين موانع كه بر سر راه حنظله به وجود آمده بود، روى قاعده طبيعى بايد او را از تصميم خود باز دارد. ولى ايمان به خدا و عشق به جانبازى كه در اعماق قلبش ريشه دوانده بود، مانند جاذبه نيرومند او را به سوى ميدان جنگ مى كشيد. آخرالامر با همسر عزيزش خداحافظى كرد و پشت پا به عيش و نوش دنيا زد و خود را به جبهه جنگ رسانيد.

حنظله در ميدان احد، مردانه به صفوف حمله مى كرد و از دين خدا حمايت مى نمود. ناگاه از سپاهيان قريش نيزه خود را به شكم او فرو برد. وى به جاى اين كه به عقب برگردد تا از فشار نيزه در امان بماند، جلو رفت و با جلو رفتن ، نيزه از پشتش به در آمد. ولى در آخرين لخظه ی حیاتش كه كاملا به قاتل خود نزديک شده بود، با شمشيرش سر از بدن او برداشت .

به اين ترتيب حنظله به شهادت رسيد و خوابى كه همسرش ديده بود، تعبير شد و به گفته ی مورخين ، چون اين جوان موفق نشده بود غسل جنابت به جاى آورد، فرشتگان آسمان وى را غسل دادند و به اين جهت او را غسيل الملائكه ناميدند.

 

 بقیه مطالب در ادامه مطلب

 

 

 

 

حامد ملازهی بازدید : 149 شنبه 25 آذر 1391 نظرات (0)

نماز فتح یا نماز شکر : در روز فتح مکه رسول خدا (ص) به خانه ام هانی به دختر ابوطالب رفتند و هشت رکعت نماز در خانه وی گزاردند وقت چاشت و نزدیک ظهر بود بعضی پنداشتند که آنحضرت نماز ظهر بود بعضی پنداشتند 

 

ادامه متن در ادامه مطلب ...

حامد ملازهی بازدید : 52 شنبه 25 آذر 1391 نظرات (0)

فتح مکه : این قیم گوید.فتح مکه فتح اعظم مسلمین بودکه خداوند به واسطه آن دین خود و رسول خدا و لشکر خود و خذب خود را که حاصل امانت او بودند عزت شوکت بخشید و شهر خود و خانه خود را که آن را مشعل هدایت برای جهانیان قرار داده بود از جنگ کافران و مشرکان بد در آورد این فتح چندان با عظمت بود.

 

ادامه متن در ادامه مطلب ...

حامد ملازهی بازدید : 153 شنبه 25 آذر 1391 نظرات (0)

غزوه موته :  این جنگ در ماه جمادی الاولی سال هشتم هجری بوقوع پیوست موته اسم جائی است که در بلقاء شام واقع است چون رسول (ص) جهت دعوت اسلام به ساطین و امراء نامه ارسالی داشت برای شر حبیل بن عمر دو غسّانی نیز نامه ای فرستاد شر خبیل به دست نشاندگی از طرف قیصر در آنجا حکومت می کرد هنگامی که حارث بن عمیر (رض) نامه رسول الله (ص) را در مقام موته پیش او برد شر حبیل او را شهید کرد چون پیامبر (ص) از خیانت وی اطلاع یافت

 

ادامه متن در ادامه مطلب ...  

حامد ملازهی بازدید : 85 شنبه 25 آذر 1391 نظرات (0)

غزوه خیبر : خداوند متعال اصحاب رسول الله (ص) را در صلح حدیبیه که از الله و رسولش اطاعت نمودند و حکم الله و امر او را بر خواسته نفس و مقنضای عقل خود ترجیح دادند به فتح نزدیک و غنایم  فراوان مژده داد چنان که می فرماید : همانا الله از مومنان راضی گردید آن هنگام که در زیر درخت  یا تو بیعت کردند خدا می دانست آنچه را که در درون دلهایشان نهفته بود لذا اطمینان خاطر به دلهایشان داد و فتح نزدیکی را پادشاه آنان کرد همراه با غنیمت های بسیاری که آن را بدست خواهند آورد و خداوند غالب با حکمت

 

 

ا ادامه متن در ادامه مطلب ...  

حامد ملازهی بازدید : 112 شنبه 25 آذر 1391 نظرات (1)

صلح حدیبیه : وقتی اوضاع و شرایط در جزیره العرب تا حدود زیادی به سود مسلمین دگرگون گردید طلیغه های پیروزی بزرگ و موفقیت قطعی دعو ت اسلام اندک اندک به ظهوری پیوست و مقدمات لازم برای تثبیت حق مسلمانان در ارتباط با ادای مناسبک و عبادت خداوند در مسجد الحرام از شش سال پیش مشرکلن راه آن را به روی مسلمانان بسته بودند فراهم م پی آمد رسول خدا (ص) در مدینه در عالم خواب دیدند که خود  و اصحابشان وارد مسجد الحرام شدند . 

 

 

ادامه متن در ادامه مطلب ...  

 

 

 

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 7
  • کل نظرات : 1
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 8
  • آی پی امروز : 5
  • آی پی دیروز : 10
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2
  • بازدید ماه : 6
  • بازدید سال : 22
  • بازدید کلی : 3,269